۲۵ بهمن ۱۴۰۲فاطمه علمدار، جامعهشناس در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان «سندروم گروه اندیشی» نوشتهاست که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.«لیندون جانسون، سه شنبه ها با گروهی نهار میخورد و همانجا درمورد جنگ ویتنام تصمیم گیری میکردند. اروینگ جنسن که در 1982 نظریه گروه اندیشی (groupthink) را مطرح کرد، نهارهای سه شنبه جانسون را هم مثال زد. دورهمیِ آدمهای همفکری که حواسشان بود لذت هماهنگی و همدلی گروه رو مخدوش نکنند و بگذارند جانسون از این شبه مشورت و احساس دموکرات بودنِ توام با رهبری مقتدرانه لذت ببرد و خودشان هم از عضو یک «ما»ی منسجم و همدل و تأییدکننده بودن سر ذوق بیایند و خب موفق شدند طی 5سال، کشته های آمریکا در جنگ را از 16 هزارنفر به 550 هزار نفر برسانند!پیچیدگی گروه اندیشی در اینست که آدمها، همان وقتی گرفتارش میشوند که فکر میکنند خودرأی نیستند و خیلی به تصمیم گیری جمعی مقیدند و برای همین جمعِ به شدت گزینش شده ای از همفکرانشان را دور هم جمع میکنند و نظرشان را میگویند و اجازه میدهند که آنها هم نظر موافقشان را اعلام کنند و استدلال بیاورند که چرا این ایده عالیست! بعید نیست که این مشاوران مورد وثوق و دلسوز، درون خودشان متفاوت فکر کنند و حتی مخالف نظر رئیس جلسه باشند، ولی همه میدانند که اگر بخواهند ساز مخالف بزنند، صفا و صمیمت گروه از بین میرود و اگر پافشاری کنند، نیش و کنایه و تمسخر در انتظارشان است و شاید از قطار گروه پیاده شوند و دیگر طرف مشورت قرارنگیرند و حتی تبدیل شوند به خوارج و منافق! آدمها در دام گروه اندیشی،خودشان را سانسور میکنند ولی طی مکانیسم پیچیده ای از خودفریبی، خودسانسوریشان را زیرکانه و ایثارگرایانه و در راستای منافع مردم تعریف میکنند،چون معتقدند حضور ه, ...ادامه مطلب