ارتباط افسردگی و فراموشی

افراد افسرده معمولاً دچار مشکل فراموشی می‌شوند

یکی از آثار ابتلا به افسردگی،کاهش حافظه و مشکلات مربوط به مغز است.کارشناسان می‌گویند با انجام کارهایی مثل ورزش، انجام تمرینات حوزه شناختی و استفاده از داروهای افسردگی می‌توان از پیشروی این مشکل جلوگیری کرد.

افراد افسرده معمولاً دچار مشکل فراموشی می‌شوند

ما بیشتر اوقات افسردگی را با روحیه پایین، خستگی و احساس ناامیدی می‌شناسیم؛ اما یکی از آثار افسردگی ایجاد مشکلات مربوط به حافظه است. افراد افسرده معمولاً احساس می‌کنند که بیش از گذشته فراموشکار شده‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین،به نقل از «The Conversation»، فراموشکاری در افراد افسرده به انداره دیگر علائم افسردگی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته؛ اما باید بدانیم که این امر اختلالی شایع در بین بیماران مبتلا به افسردگی است.از هر پنج نفر فرد افسرده سه نفر مبتلا به مشکلات مربوط به حافظه و تغییر ساختار و عملکرد مغز هستند که این امر ناشی از ابتلا به افسردگی است.

فراموشی ممکن است در شروع ابتلا به افسردگی روی دهد و حتی هنگامی که سایر علائم برطرف شود این فراموشی باقی خواهد ماند. مشکلات مربوط به حافظه کوتاه‌مدت می‌تواند قدرت تمرکز یا تصمیم‌گیری ما را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع بسیاری از عملکردهای شناختی از جمله زمان پاسخ، توجه و برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و استدلال اغلب تحت تأثیر این موضوع قرار می‌گیرند.

افسردگی

شدت مشکلات مربوط به حافظه در افراد مختلف متفاوت است؛ اما تحقیقات نشان می‌دهد اختلالات شناختی در اولین دوره افسردگی کمتر روی می‌دهد و مشکلات جدی‌تر مربوط به افسردگی حاد و داشتن روحیه پایین به طور مداوم ادامه می‌یابد.

افسردگی باعث ایجاد تغییرات زیادی در مغز می‌شود و عملکردهای اجرایی فرد مثل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و قدرت استدلال را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مناطق مغز به یکدیگر مرتبط‌اند؛ بنابراین ایجاد مشکل در یک منطقه از مغز بر دیگر مناطق نیز تأثیر می‌گذارد. دوره‌های استرس شدید می‌تواند عملکرد شناختی را مختل کند و باعث بدتر شدن روحیه فرد افسرده شود.

باید بدانیم که افراد افسرده می‌توانند برای بهبود مشکل حافظه اقداماتی انجام دهند؛ مثلاً ورزش کردن می‌تواند به فعالیت حافظه، سرعت پردازش مغز و توجه و تمرکز فرد کمک کند. کارشناسان می‌گویند ورزش باعث آزاد شدن پیام‌رسان‌های مغز (سروتونین و دوپامین) می‌شود و بر فعالیت قشر مغز دامن می‌زند. این 2 رشد نورون‌های جدید و پلاستیسیته مغز (توانایی مغز برای تغییر، وفق‌پذیری و رشد) را بهبود می‌بخشند.

درمان‌های کلامی نیز باعث فعال شدن قشر پس‌ مغز می‌شود که می‌تواند با بهبود پاسخ دهی و انعطاف‌پذیری در ارتباط باشد که این 2 خود از جنبه‌های مهم شناخت و روحیه فرد است. برنامه‌های تقویت قوه شناختی مثل تمرین‌ یا بازی‌های حوزه شناختی می‌تواند حافظه و توجه فرد را بهبود بخشد.

داروهای ضدافسردگی نیز می‌توانند به بهبود قدرت حافظه کمک کنند.این داروها معمولاً مهارکننده‌های جذب مجدد سروتونین و سروتونرژیک-نورآدرنرژیک هستند که توانایی فرد در برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و استدلال را بهبود می‌بخشند. این یافته‌ها هنوز در دست بررسی است و ممکن است برای افراد مسن به‌ خوبی عمل نکند. داروهای جدید مربوط به تحریک مغز بر چگونگی ارسال سیگنال از سوی نورون‌ها موثرند و باعث بهبود عملکرد شناختی افراد می‌شوند.

فراموشکاری و مشکل در حافظه ممکن است از علائم شایع افسردگی باشد و تأثیری جدی بر زندگی روزمره ما بگذارد. همچنین می‌تواند عملکرد ما در محل کار و روابط‌مان با دیگران را تحت تاثیر قرار دهد؛ به همین دلیل است که باید برای درمان و پیشگیری از بروز علائم بیشتر مرتبط به حافظه اقدامات اساسی انجام داد و از وخامت آن جلوگیری کرد.